((جانم فدای امام نقی علیه السلام))
رسیده خسته ایی دراین حوالی ملول وخسته حال ودست خالی خجالت می کشد ازمحضردوست ودلگیر ازخودش ؛ پژمرده حالی به هردامی رود زخمی و خسته که شاید روی دامانش غزالی ... پناه آورده درصحن جوادش وفارغ گشته از هرقیل و قالی وبارانی است ابر دیدگانش رود تا ریشه گل های قالی و اشک دیده گنبد را کند تار و برهم می خورد نقش خیالی
نوشته شده در چهارشنبه 91/4/21ساعت
4:56 عصر توسط عریــضه نویـس (محمد رضا ابوترابی) نظرات ( ) |
Design By : Pichak |